سه‌شنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۴


چهارم: وضعیت 60-60

ماجرای 60-60 رو که شنیدی؟ میگن یه یارو از خواستگاری برمیگرده ازش میپرسن چی شد؟ میگه شصت شصت شد. میگن مگه میشه؟ یعنی چی؟ میگه: آره دیگه هر چی خانواده ما گفتن خانواده دختره بیلاخ دادن هر چی ام که اونا گفتن ما بیلاخ دادیم...
خلاص اینکه عرض کنیم به درز رییسمون که این روزا اوضاع ما و دنیامون 60-60 شده.بی بی دلمون هم که واسه رفع کُتی لازم داشتیم گویا رو نمیشه که هیچ اصلا انگار تو این دست ورق بی بی دل نبوده از بیخ. آس و اینا هم که اصلا ما حرفشو نزن که مال اون حرفا نیستیم. بریدن هم فقط ریدنشو بلدیم. اینجور وقتا یه روش سنتی هست که همیشه کار کرده اونم اینه که میزو برگردونی، عربده بزنی، خودتو بزنی به مستی بلکه بیخیال قضیه ات بشن. اگه بشن.اگه بشم.

حاصل، تو ز من دل برنکنی..... دل نیست مرا، من خود شکنم


هیچ نظری موجود نیست:

Add to Google Reader or Homepage

بايگانی وبلاگ