پنجشنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۲

شخصيتي که کلينت ايستوود تو فيلم نا بخشوده(Unforgiven) معرفي ميکنه از خيلي جهات برام جالبه. اول از اين جهت که شخصيتي طرد شده‌س. يه جاني و ادمکش که مرتکب جنايتاي زيادي شده. زنا و بچه ها رو کشته. به صورتي مردي شليک کرده طوري که دندوناش از پس کله اش بيرون ريخته. اغلب اوقات هم مست بوده. اين آدم رو يه دختر متحول کرده. طوري که تقريبا تا آخر عمرش لب به مشروب نميزنه. از نحوه اين تحول چيزي گفته نميشه. طوري که تقريبا آدم قانع ميشه با يه فيلم سانتي مانتال بند تنبوني طرفه ولي خيلي زود معلوم ميشه اينطوري نيسش. وقتي "ويل ماني" شخصيت اصلي داستان تصميم ميگيره واسه بچه هاش که حالا يتيم هستن و اونم به وضوح عرضه تامين زندگيشون رو از راه مزرعه داري نداره دوباره دست به ادمکشي بزنه کابوسهاش دوباره زنده ميشن. تمام قربانياش که ديگه تو بيداري هم واسش کابوس ميسازن. حتي زن مرحومش هم که وسيله ارامشش بوده حالا ديگه با صورتي کرم خورده جلوش ظاهر ميشه. اين آدم وقتي ملتمسانه به دوستش ميگه که من ديگه اونجوري نيستم انگار که ميخواد بخشش خودشو از اون بگيره. انگار که با تاييد اون کابوساش از بين ميرن. جالب اينجاس که اين آدم ديگه حتي نميتونه کاري رو که مثل آب خوردن انجام ميداد( آدمکشي) انجام بده.
آخر فيلم وقتي برميگرده تو شهر تا انتقام دوستشو از کلانتر شهر بگيره، کاملا به اين مساله پي برده که ديگه راه برگشتي واسش وجود نداره. بنابراين خودشو به دست تقديرش ميسپره تا حداقل بتونه زنده بمونه چرا که ديگه اميدي به آمرزش خودش نداره. وقتي ميخواد از کافه اي که توش پنج نفر رو يه ضرب کشته بيرون بياد فرياد ميزنه: هر بهم شليک کنه ميکشمش. بعد زن و بچه‌شو ميکشم. بعد تمام خونواده‌شو ميکشم. ... کاملا واضح ميشه که تو قالب نقشي رفته که جامعه واسش تعيين کرده نه نقشي که خودش دلش ميخواد انتخاب کنه. به نظرم فيلم خوبي ساخته اين کلينت ايستوود....

هیچ نظری موجود نیست:

Add to Google Reader or Homepage

بايگانی وبلاگ