اينو مينويسم که شايد يه کم آروم بشم...از صبح که اون mail رو خوندم تا همين الانتمام تنم داره ميلرزه...تو اين دنيا، يه جايي شايد تو چين يه حرومزاده هست که اگه دستم بهش برسه جرواجرش ميکنم. بابام يه بار خاطره تنها کسي رو که تو جنگ کشته واسم تعريف کرد. تو تيم زرهي مهندسي تو کردستان واسه ماموريت بودن. يه تيم از مهندساي مختلف. تعريف ميکنه يه شب که از جان پناه ميره بيرون. وقتي برميگرده رفيقشو ميبينه که زير کارد يه کرد داشته دست و پا ميزده. ديگه هيچي نميفهمه...وقتي از سنگر مياد بيرون سر اون کرد تو دستش بوده و تمام هيکلش خوني....«مثل گوسفند سرشو بريدم»... وقتي اينو بعد از بيست سال واسم تعريف ميکرد هنوز ميلرزيد..
نميدونم چرا ياد اين ماجراي بابام افتادم ولي يه چيزو به توي کثافت رذل لجن قول ميدم...توي حروم زاده هم اگه گيرم بيفتي همين کار و باهات ميکنم...به خاطر کاري که با اون دختر کردي....
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
-
▼
2004
(72)
-
▼
ژانویهٔ
(20)
- يه چيز تو مايه هاي اينکه جيش بفرماييد تو اين دنيا....
- اينو مينويسم که شايد يه کم آروم بشم...از صبح که او...
- کشفيات تازه من!
- اونايي که Pink Floyd ميخورن، اول High Hopes درست ه...
- دوستت دارم چون پر از شاديهاي کوچيکي، پر از لذتهاي ...
- يه لحظه هايي هست که .... يه وقتايي ميشه درست اونجا...
- اين نارنگيه خيلي بي جنبه بازي در آورد....مگه ميذاش...
- تو فيلم Out of Africa از قبيله اي صحبت ميشه که فقط...
- گيرم مرتيکه اوني که نشون ميده نيس...اون موجود خشن ...
- و خداوند سر درد را آفريد تا گريه بندگانش را به زور...
- يه بار ديگه:... "No beast so fierce but knows so...
- در ستايش شب... ...
- اينجا يه هويج بود...اندازه اش؟ تو بگير يه وجب. مثل...
- Son... Life's an open book, don't close it before ...
- هر گاه که مرا مي آزارند، زخمي بر روحم ميزنند. همچن...
- به من بگو: سفر رو ترجيح ميدي يا مقصد رو؟ قدم زدن ي...
- Every night and every morn Some to misery are born...
- شخصيتي که کلينت ايستوود تو فيلم نا بخشوده(Unforgiv...
- از امروز هر حرف احمقانه اي که بزنم يا هر حرفي که ب...
- کنار اتوبان که پياده ميشي يه نگاه ميندازي به اتوب...
-
▼
ژانویهٔ
(20)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر