در حدود 2500 سال پيش تو يکي از پستهام از افسر انگليسي گفتم که توي فيلم آخرين موهاک کاري کرد که عمرا من نتونم انجامش بدم... دو سه روزه به اين نتيجه رسيدم که منم ميتونم اون کارو بکنم... از اين موضوع حالم به هم ميخوره...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
-
▼
2004
(72)
-
▼
مارس
(10)
- در حدود 2500 سال پيش تو يکي از پستهام از افسر انگ...
- صداهايي هست که تو سرم با من حرف ميزنن... صداهايي ک...
- من دلم يه چوب ميخواد...يه چيز تو مايههاي چماق...ب...
- ته خاطرات ذهنم، زير همه اين روزمرگيا و روز-مرگيا، ...
- فقط براي کمي خنکي باسن عزيزم.... به ميارکي و ميمنت...
- کابوسهام تو هم رفتن...از يکي بيرون ميام تو يکي ديگ...
- دنبال چي ميگردم تو خاطرات لجنمالم؟ تو همه اين کتاب...
- در آ، در آ در کار من....
- نقل قول:..... لازم تنهايي باش و نام خويش از ديوان ...
- دردیست....
-
▼
مارس
(10)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر