یکشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۹

ویولونسل صبحگاهی به مثابه مه

دیشب نخوابیده باشی و خمار خواب باشی با ته مزه ای از سر درد که گاهی یواشکی سرشو از لای در بیرون میاره و بهت لبخند میزنه. همه اینها به اضافه وارد شدن به یکی از اون دوره هایی که زندگیتو احمقانه و تلف شده می بینی میتونه برسوندت به جایی که اصلا جای خوبی نیست. اما همه اینا یه راه حل ساده داره. یهدست به شلوار گوگل میشی تا یه عکس خوب از پراگ پیدا کنی. بعد هدفئناتو میذاری تو گوشت و احساس رضایت می کنی از اینکه کیپ کیپ گوشتو گرفتن و گوش میدی به نوای ویولونسلی و چلویی که تو کامپیوترت داری. موسیقی کم کم مهی میشه که آروم آروم میخزه تو فضای عکس و کم کم همه چیو محو میکنه، دلتنگیتو، صبح سگیتو حتا جالبتر از همه بی پلیتو، باورت میشه این آخریو؟ و به این تنیجه میرسی که چیزی خیلی اهمیت نداره حداقل اونقدر که فکر می کنی اهمیت داره. میتونی تصور کنی خودتو هم میتونی توی مه گم کنی تا شاید یه وقتی که حالت بهتر شد، وقتی که یه کم سرپا تر بودی بیای بیرون از مه و دوباره قاطی زندگی بشی.

هیچ نظری موجود نیست:

Add to Google Reader or Homepage