سه‌شنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۸

پيدات كنم

نشسته ام و دارم مدام شادمهر گوش ميكنم. به عبارت ديگه همون غم نازك و اندك و درپيت دلتنگي...رسما صلوات ميفرستم به تمام تلاشم براي فرهيختگي.

...نه آخه جون من، گويا نيس؟

 

آخر يه شب

اين گريه ها

سوي چشامو ميبره

عطرت داره از پيرهني

كه جا گذاشتي ميپره

 

هیچ نظری موجود نیست:

Add to Google Reader or Homepage